بسم رب الشهدء و الصدیقین
کجایند دشمنان ولایت تا ببینند خون قلب عاشقان هر دم چه گوید. کجایند روبه هان تا نعره شیران عاشق بر ولایت را بخوانند.
کجایند بچه گرگان گرسنه تا کمی سیراب گردند با خروش بچه های مرد مرد.
شما ای کودکان خاک بازی ، بشنوید از قصه خون دل عشاق آقا.
خون قلب عاشقان گوید :
بچرخم روز و شب گرد علی، آقای مردان دلیر بیشه همت به راه مهدی صاحب زمان آن منتظر تنهای تنها در بیابانهای عالم .
بچرخم روز و شب تا که بیابم بوسه ای از تیغ تیزی در میان جمع مرد و جمع نامردان عالم خوار بد خو.
کجائی ای نوازشهای دست سرخ تیز از چله هر دشمن بد عهد.
بیا جانا بیا چون بیقرارم بیقرار لحظه ای هم صحبتی با تو بیا ای پیک شادی از بیابان های عشاق ولایت.
بیا ای تیر داغ دشمن مولا من هم صورتم سرخ است و گلگون تا قیامت ای سفیر عاشقی با حق بیا.
بیا چون من هزاران در هزاران بیقرار ، چشم انتظارند .